چند ماهی میشه که با یه دختری با مرام و معرفت آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتم ولی ناگفته نماند که یه دوست دختر دارم که با ترفند منو سمت رابطه کشاند و متاسفانه منجر به دخول شد . خوشش امده و میگه باید بامن ازدواج کنی.نمیدونم چکارکنم. راهنمایی ام کنید.
چند ماهی میشه که با یه دختری با مرام و معرفت آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتم ولی ناگفته نماند که یه دوست دختر دارم که با ترفند منو سمت رابطه کشاند و متاسفانه منجر به دخول شد . خوشش امده و میگه باید بامن ازدواج کنی.نمیدونم چکارکنم. راهنمایی ام کنید.
من میخواستم پاک باشم و با دخترا دوستی ناهنجار ندارم ولی متاسفانه این یکی که میگه عاشقم هست(بیشتر به خاطر اندام برجسته ام) و لی قبل از اینکه عشقش رو بروز بده من نامزد کردم . از این ترفند استفاده کرد و یه جورایی منو به دام انداخت و اون هم به استثنای این مورد دختر پاکیه. حالا چطوری متقاعدش کنم که من نامزد دارم و باید تعهد داشته باشم . بیش از این خطا نکنیم و هرکه سر خونه و زندگیش بره (با وجودی که دوستش دارم ولی نامزد دارم)
اگه کاربرا نظر بدن ممنون میشم
بیخیال نامزدت بشو به نظر من، شما اینقدر سست هستید که بعد از اینکه با یکی نامزد کردید، رفتید و با یه نفر رابطه برقرار کردید،
چیست آنچه ما را زنده نگه می دارد؟
چیست آنچه وا می داردمان به تحمل؟
امید دوست داشتن یا دوست داشته شدن…
نمیتونم نامزد بیخیال بشم
تو عمل انجام شده قرار گرفتم
میخوام راهی پیدا کنم اینو بیخیال شم (منو بیخیال شه)
ترجیحا شما باید خودتونو کنترل میکردین و باهاش صادق میبودین در ضمن شما که اظهار دارین دختر رو دوست دارین چطور تونستین بهش دست بزنین وقتی میدونین تا ابد مال شما نیست!چراااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااا!!!!! و اگه دوستش داشتین چرا با یکی دیگه نامزد کردین!!!!!!!!!!!
سلام
خب شما نامزدیتون رسمی هست ؟ینی به نامزدتون محرم هستید ؟اگر این طور باشه که شما به ایشون خیانت کردید و ممکنه زندگیتون اینده خوبی نداشته باشه ..بنابر اقتصای طبیعت منظورمه .
ولی همونطور که جناب فرخ فرمودن شما نسبت به اون دختر هم مسیولید .حالا چه اون شما رو کشیده باشه سمتش چه شما رفته باشید اون دیگه دختر نیست و اشما ایندش رو خراب کردین و هم این قضیه و هن خیانتتون حتما زندگی ایندتونرو تحت تاثیر قرار میده .یکم معنوی بهش نگاه کنیده عدالت خدا سکوت نیست و متاسفانه یک روزی یه جایی ممکنه اسیبش رو ببینید .
پس اگر نامزدیتون ررسمی بیحیال نامزدیتون بشید .چون همونطور که گفتم یه روزی این قضیه برملا میشه چون گذشته قبل از ازدواجتون نیست که به نامزدتون ربطی نداشته باشه .
از اون طرف این دختر هم خیلی معذرت میخوتم اینو میگم طناب گردنتون ننداخوه بود که بریدو باهاش ...خدا به شما عقل داده و ازونورم هوس داده ..شما باید ایمانتون قوی تر میبود تا هم اینده خودتونو تباه نکنید هم اینده اون دخترو ...ازدواجتونم با اون دختر ممکنه اینده خوبی نداشته باشه چون بالاجبار و بدون عشقه ولیبهرحال شما در برابرش مسیولید 8تب اگر بعد از اون برای فرار از دردها و مسکلش به اغوش هر کسی پناه ببره چون دیگه محدودیتی رو که داشت و مانع میسد رو شما از بین بردید .در موردش فکر کنید و با انصاف تصمیم بگیرید و خودتون رو مسیول بدونید .اون خم یک انسانه و حق زندگی و اینده ای روشن داره.
نظر من با توجه به تایپیک های مختلفیه که دختر های مثل اون اینجا زدن و ما دایتان زندگیشونو خوندیم و متاسف شدیم .ب
شما دیگه بکارت این خانم از بین بردید و در برابرش مسئول هستید
قانع ترین راه این نامزدت ول کنی این خانم رو بگیری
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
توبه کردیم و در خصوص ازدواج بعدا تصمیم میگیریم
نامزدتو ول کنی بهتره ، در یه بازه زمانی دو نفرو دوست داشتی ، اگه نامزدو بیشتر دوست میداشتی سمت اون دختر نمیرفتی
بالاخره موفق شدم دختره رو قانع کنم که قبلا بکارت نداشته. الکی مزاحمم شده
واقعا این دو تا جمله رو با هیچ اسیدی نمیشه هضم کرد!!
یعنی شما ایستادی و نگاش کردی و توی دامش افتادی؟؟؟؟ بعدش تعریفتون از پاکی چیه که اینطوری خودتون رو قانع میکنید؟؟؟
به نظر من شما اگه بتونی در مورد همین دو تا جمله به یک نتیجه صحیح٬ منطقی و روشن برسی میتونی تصمیم درستو بگیری و از این دو راهی دربیای.
ویرایش توسط رامونا : 10-02-2016 در ساعت 12:31 AM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)